از دو قطبی‌های کاذب بپرهیزید
از دو قطبی‌های کاذب بپرهیزید
هزاران نفر از بسیجیان سراسر کشور، با رهبر انقلاب دیدار کردند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از بسیجیان سراسر کشور، منطق امام خمینی (ره) در ایجاد بسیج را «مقاوم‌سازی حداکثری ایران در مقابل تهدید‌ها و خطرات» خواندند و با تبیین شاخصه‌های فرهنگ و تفکر بسیجی و بیان توصیه‌های مهم کاربردی، تأکید کردند: پیش‌بینی و بشارت امام درباره تشکیل هسته‌های مقاومت جهانی محقق شده و طوفان خاموش‌ناشدنی الاقصی، شکل‌دهی یک جغرافیای جدید سیاسی در منطقه غرب آسیا را تسهیل کرد که آمریکازدایی و ایجاد دوگانه «مقاومت و تسلیم» به جای دوگانه‌های جعلی و تحمیلی، و تسریع در حل مسئله فلسطین، مهمترین خصوصیات این جغرافیای جدید سیاسی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آغاز سخنانشان در این دیدار که به طور هم‌زمان برای حوزه‌های مقاومت بسیج در سراسر کشور پخش می‌شد، بسیج را یادگار گران‌بهای امام خمینی برشمردند و افتخار امام به بسیجی بودن را نشان‌دهنده شأن عظیم بسیج دانستند.

ایشان، دوراندیشی امام در تشخیص نیاز مبرم کشور به یک نیروی عظیم مردمی را منطق تشکیل بسیج خواندند و گفتند: منطق حداکثرسازی امکان مقاومت کشور در مقابل همه خطرات و تهدیدها، امروز و در آینده هم مستحکم و جاری است و وجود بسیج برای «دفاع همه‌جانبه مادی و معنوی از هویت ملی، امنیت ایران و منافع ملت»، کاملا ضروری است.

رهبر انقلاب کارنامه بسیج در ۴۴ سال اخیر را نشانه دقیق بودن هدف‌گذاری امام در ایجاد این نهاد مردمی دانستند و افزودند: عملکرد سرنوشت‌ساز و پیروزی‌آفرین بسیج در دفاع مقدس، نمونه‌ای روشن از دوراندیشی امام بود.

ایشان در تبیین جایگاه بسیج در مکتب امام به دو جمله امام راحل استناد کردند و گفتند: بسیج در نگاه امام لشکر مخلص خدا و مدرسه عشق است.

رهبر انقلاب، استفاده امام از تعبیر لشکر را نشان‌دهنده وجه رزمی بسیج خواندند و گفتند: رزمندگی یعنی ترکیب قدرت «مادی و جسمانی»، قدرت «روحی و اراده و شجاعت» و قدرت «فکری» یعنی تدبیر و ترفند جنگی.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تبیین «لشکر مخلص خدا» نیز گفتند: این جمله امام یعنی بسیج و بسیجی، خالصانه برای خدا می‌رزمد و در رزم، مظهر اشدّاء است.

ایشان، استفاده امام خمینی از تعبیر مدرسه عشق را برای بسیج، نشانه این حقیقت دانستند که بسیج «با عشق به خدا و معنویت و مردم»، در مسیر حق حرکت می‌کند و عشق واقعی را تعلیم می‌دهد و تدریس می‌کند.

رهبر انقلاب اسلامی عملکرد بسیج را تجلی این مفاهیم برشمردند و گفتند: بسیج در دفاع مقدس با قله‌های درخشانی، چون سردار سلیمانی، صیاد شیرازی، همت، بابایی، شیرودی، همدانی و صد‌ها سردار دیگر کاری کارستان کرد که این حرکت در دفاع از حرم و میدان‌های دیگر هم ادامه داشت.

ایشان با اشاره به حضور نمایان بسیج در میدان‌های محبت و خدمت و تلاش از جمله در عرصه‌های سازندگی، سلامت، بلایای طبیعی و علم و پژوهش، شهید فخری‌زاده و مرحوم کاظمی آشتیانی (موسس پژوهشگاه رویان) را دو بسیجی عرصه علم و دانش خواندند که مرز‌های علم را در کشور جابجا کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با بیان مفهوم وسیعی از بسیج تأکید کردند: بسیج بیش از اینکه یک سازمان باشد، یک فرهنگ و تفکر است و هر فردِ صاحب این فرهنگ و تفکر ولو در سازمان بسیج نباشد، یک بسیجی است و با این توصیف، جمع کثیری از ملت بسیجی هستند بدون اینکه در سازمان بسیج عضو باشند.

رهبر انقلاب سپس به تبیین خصوصیات مهم فرهنگ بسیجی پرداختند.

مردمی بودن، داشتن تعهد و احساس مسئولیت، بی‌اعتنا نبودن به مسائل جاری و آینده کشور، درک معنای انقلاب، انقلابی بودن، نظم‌ناپذیر نبودن، قانون‌گریز نبودن و هنجارشکن نبودن از جمله ویژگی‌هایی بود که ایشان در تشریح فرهنگ بسیجی بکار بردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در همین زمینه افزودند: بسیجی البته ممکن است به مطلبی یا شخصی یا واقعیتی معترض باشد، اما این اعتراض را با هنجارشکنی بیان نمی‌کند تا با دشمن مخرج مشترک پیدا نکند.

پرهیز از کار‌های نمایشی و بدون محتوا و ویترینی، یاری افراد ضعیف، مواجهه با ظالم، دوری از کبر و غرور، پرهیز از طلبکاری از انقلاب و کشور و ملت، تکلیف‌گرایی، پرهیز از صرف امکانات و توانایی‌های سازمانی برای منافع شخصی و امانت داری از دیگر خصوصیاتی بود که رهبر انقلاب برای تبیین ویژگی‌های فرهنگ بسیجی برشمردند.

ایشان در نکته‌ای مهم گفتند: فرهنگ بسیجی -همچنان که در کمک به مردم در بلایای طبیعی شاهد بودیم- خدمت به همه مردم است؛ فراتر از دین و قومیت و سلیقه سیاسی مردم.

ایشان امام خمینی را مظهر همه ویژگی‌های فرهنگ بسیجی نامیدند و گفتند: امام همیشه خود را بدهکار مردم و پایین‌تر از آن‌ها می‌دانست و لحظه‌ای از عمر خود را در جهت تأمین منافع خود صرف نکرد.

«جنبه فراملی و فرامرزی» خصوصیت برجسته دیگر بسیج بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره آن گفتند: بشارت امام بزرگوار درباره «تشکیل هسته‌های مقاومت جهانی» امروز در منطقه محقق شده و هسته‌های مقاومت در حال تغییر سرنوشت منطقه هستند که یک نمونه آن، همین طوفان الاقصی است.

ایشان با اشاره به نقشه شکست‌خورده آمریکایی‌ها برای تغییر نقشه جغرافیای سیاسی غرب آسیا، خاطرنشان کردند: آن‌ها چند سال قبل در قضیه لبنان گفتند به دنبال تشکیل «خاورمیانه جدید» بر اساس نیاز‌ها و منافع نامشروع خودش هستند که البته ناکام ماندند.

ایشان با برشمردن نمونه‌های شکست آمریکا در ایجاد نقشه جدید منطقه گفتند: آمریکا به دنبال نابود کردن حزب‌الله بود، اما حزب‌الله بعد از جنگ ۳۳ روزه، بیش از ۱۰ برابر گذشته قوی‌تر شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ناکامی آمریکا در بلعیدن عراق از طریق ایجاد حکومت آمریکایی و حاکم کردن یک ژنرال آمریکایی یا یک رئیس غیرنظامی آمریکایی و حتی یک عراقی وابسته به آمریکا را در مقاطع پس از اشغال، یکی دیگر از جلوه‌های شکست تشکیل خاورمیانه جدید خواندند و افزودند: در عراقی که آن‌ها به دنبال بلعیدن آن بودند، امروز هسته‌های مقاومت در قضیه فلسطین وارد شده‌اند.

رهبر انقلاب، شکست آمریکایی‌ها در تسلط بر سوریه از طریق عوامل نیابتی آن مانند داعش و النصره را نمونه دیگری از ناکامی آن‌ها دانستند و گفتند: یک برنامه دیگر آن‌ها در طرح خاورمیانه جدید، تمام کردن مسئله فلسطین به نفع رژیم غاصب بود به‌گونه‌ای که چیزی به نام فلسطین باقی نماند، اما همان طرح خائنانه دو دولتی هم که قبلاً تصویب کرده بودند، محقق نشد و موقعیت و پیشرفت امروز فلسطین و حماس و جهاد اسلامی و سایر گروه‌های مقاومت قابل مقایسه با ۲۰ سال قبل نیست.

ایشان در نوعی جمع‌بندی، تأکید کردند: البته جغرافیای سیاسی منطقه در حال دگرگونی است، اما نه به نفع آمریکا بلکه به نفع جبهه مقاومت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با برشمردن خصوصیات نقشه جدید و در حال شکل‌گیری غرب آسیا گفتند: خصوصیت اول غرب آسیای جدید، «آمریکازدایی یعنی نفی سلطه آمریکا بر منطقه» است که البته این به معنی قطع روابط سیاسی کشور‌ها با آمریکا نیست بلکه به معنی زائل شدن قدرت و تسلط سیاسی آمریکا است و همانگونه که می‌بینیم برخی کشور‌های صد در صد تابع هم در حال زاویه گرفتن با آمریکا هستند.

ایشان از جمله اقدامات سال‌های دور و نزدیک آمریکا برای تسلط بر منطقه را تقویت رژیم صهیونیستی و تشویق کشور‌ها به ارتباط با آن خواندند و افزودند: یک نشانه واضح و آشکار آمریکازدایی از منطقه، حادثه عمیقاً تاریخ‌ساز طوفان الاقصی است که اگرچه علیه رژیم صهیونیستی بود، اما در جهت آمریکازدایی است؛ زیرا جدول سیاست‌های آمریکا را در منطقه بهم ریخته و با استمرار آن، جدول سیاست‌های آمریکا در منطقه محو خواهد شد.

«بهم ریختن دوگانه‌های جعلی و تحمیلی در منطقه» خصوصیت دیگر غرب آسیای جدید است که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: دوگانه‌های «عرب و غیر عرب»، «شیعه و سنّی» و افسانه هلال شیعی، رنگ باخته که نمونه واضح آن در قضیه فلسطین است چرا که در طوفان الاقصی و قبل از آن، بیشترین کمک را به فلسطینیان شیعیان عرب و غیر عرب کرده‌اند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: در مقابل آن دوگانه‌های تحمیلی، دوگانه جدیدی به نام «مقاومت و تسلیم» بر منطقه حاکم شده است و امروز جریان مقاومت یعنی تسلیم نبودن در برابر «زورگویی، زیاده‌خواهی و دخالت‌های آمریکا»، یک جریان واضح در منطقه است.

ایشان «حل مسئله فلسطین» را خصوصیت دیگر غرب آسیای جدید و در حال شکل‌گیری دانستند و افزودند: مسئله فلسطین به توفیق الهی به سمت حل شدن یعنی تشکیل حاکمیت فلسطینی در همه سرزمین فلسطین در حال حرکت است.

رهبر انقلاب با اشاره به طرح و منطق دنیاپسند، قابل قبول و متمدنانه جمهوری اسلامی برای فلسطین یعنی همه‌پرسی از همه فلسطینی‌ها، گفتند: غیر از اشغالگران، همه فلسطینی‌ها چه ساکنان فلسطین چه ساکنان کشور‌های همسایه و اردوگاه‌ها و مناطق دیگر باید بتوانند برای اداره فلسطین نظر دهند البته برخی می‌گویند رژیم صهیونیستی زیر بار این طرح نمی‌رود، اما باید این اراده به آن تحمیل شود و اگر این طرح دنبال شود که ان‌شاءالله دنبال خواهد شد و اگر هسته‌های مقاومت، اراده و عزم خود را به طور جدی دنبال کنند، این هدف محقق خواهد شد.

ایشان با اشاره به انتساب یک نظر دروغ به جمهوری اسلامی ایران از زبان برخی‌ها در دنیا مبنی بر به دریا ریختن یهودیان و صهیونیست‌ها برای حل مسئله فلسطین، گفتند: نظر جمهوری اسلامی به دریا ریختن کسی نیست بلکه این است که باید دولتی با نظر مردم فلسطین تشکیل شود و درباره این گونه افراد نیز همان دولت تصمیم بگیرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه حادثه مهم و بی‌نظیر طوفان الاقصی باعث نزدیک شدن اهداف و تسهیل راه شده است، گفتند: رژیم صهیونیستی که اعصابش از این طوفان تکه پاره شده، برای خاموش کردن آن دست به بمباران بیمارستان و مدرسه و جمعیت‌های مردمی و کشتن کودکان کرد که البته با این جنایت‌ها نتوانسته و نخواهد توانست طوفان الاقصی را از بین ببرد.

ایشان با اشاره به ناکامی رژیم صهیونیستی در همه اهداف خود در این جنگ، تأکید کردند: این شکست با عصبانیت و وحشی‌گری‌های جبران نمی‌شود بلکه اینگونه اقدامات باعث بی‌آبرویی بیشتر رژیم صهیونیستی و آمریکا و حتی بی‌آبرویی فرهنگ و تمدن غرب شده است.

ایشان با تقبیح موضع‌گیری یکی از سران غربی در زمینه توجیه جنایت‌های رژیم صهیونیستی با عنوان «دفاع از خود»، گفتند: فرهنگ و تمدن غربی این است که اسم به شهادت رساندن ۵ هزار کودک فلسطینی و استفاده از بمب فسفری را دفاع از خود می‌گذارند؛ بنابراین فرهنگ غرب هم در این قضیه بی‌آبرو شد.

رهبر انقلاب، فجایع ۵۰ روز گذشته را فشرده‌‎ی ۷۵ سال جنایت صهیونیست‌ها در فلسطین خواندند و افزودند: کشتار و آواره کردن مردم اعم از زن و کودک و شهرک‌سازی با ویران کردن خانه‌ها و مزارع فلسطینیان از جمله جنایت‌های مستمر اشغالگران در این ۷۵ سال بود که همه آن جنایت‌ها را به صورت فشرده در این ۵۰ روز نیز انجام دادند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان تأکید کردند: طوفان الاقصی خاموش‌شدنی نیست و ان‌شاءالله این وضع نیز ادامه نخواهد یافت.

بخش پایانی سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به بیان توصیه‌های کاربردی به سازمان بسیج و همه بسیجیان اختصاص داشت.

بصیرت افزایی، داشتن ابتکار عمل در مسائل مهم، پرهیز از بازی در زمین دشمن، امیدواری مستمر به آینده با تکیه بر پیشرفت‌های حقیقی کشور در شدیدترین تحریم‌ها و فشارها، پرهیز از غرور، قدردانی نعمت بسیجی بودن و آن را امانت گران‌بهای خدا دانستن، توکل همیشگی بر پروردگار، جذب «نیرو‌های طراح» در کنار نیرو‌های عملیاتی و اهمیت دادن بیشتر به تدبیر و فکر و طراحی، از جمله توصیه‌های ایشان به بسیج و بسیجیان بود.

رهبر انقلاب همچنین پرهیز از دوقطبی‌های کاذب را مورد تأکید قرار دادند و افزودند: برخی اظهارات در فضای مجازی و جدا کردن مردم تحت عناوینی مانند «طرفدار این یا آن»، واقعا جای گله دارد؛ کسانیکه دین و مبانی و انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارند، با هر اختلاف سلیقه برادر‌های شما هستند و نباید دچار دودستگی شد.

در ابتدای این دیدار سردار غلامرضا سلیمانی رئیس سازمان بسیج مستضعفین ضمن بیان گزارشی از آخرین اقدامات این سازمان در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و علمی؛ «جهاد تبیین»، «جهاد خدمت» و «جهاد امیدآفرینی» را ۳ رویکرد اصلی بسیجیان برشمرد و بر آمادگی این نیرو برای مقابله با هرگونه تهدید علیه کشور و مبارزه با جنایات رژیم صهیونیستی تأکید کرد.

متن کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار بسیجیان

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّه اللّه فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، بسیجیان عزیز. همچنین خوشامد عرض میکنم به مجموعه‌هایی که در شهر‌های دیگر اجتماع کرده‌اند و این سخنان را می‌شنوند، ما هم تصویر آن‌ها را اینجا مشاهده میکنیم.

درباره‌ی بسیج، سخن زیاد است. اجمالاً، بسیج یادگار گران‌بهای امام برای کشور است. امام آفریننده‌ی بسیج و پدر بسیج است؛ در عین حال، خود آن بزرگوار میگوید که من افتخار میکنم که یک بسیجی‌ام؛ شأن بسیج این است. خب، از فرمایشات امام در باب بسیج، من چند نکته را عرض میکنم.

نکته‌ی اوّل این است که منطق بسیج مقاوم‌سازی حدّاکثری کشور در مقابل تهدید‌ها و خطر‌ها است؛ منطق بسیج این است. امام (رضوان اللّه علیه) با دوراندیشی تشخیص داد که برای آسیب‌ناپذیر شدن کشور و ملّت و انقلاب، نیاز مبرمی وجود دارد به یک نیروی گسترده‌ی عظیم مردمی، چون انقلاب مال مردم است، کشور مال مردم است؛ بهتر از هر عامل دیگری و هر عنصر دیگری، این مردمند که میتوانند از کشورشان و از انقلابشان دفاع کنند، مشروط بر اینکه راه در مقابل آن‌ها گذاشته بشود؛ این راه را امام مشخّص کرد: بسیج. این منطق بسیج است. پس بسیج برای حدّاکثرسازیِ امکانِ مقاومتِ کشور است، در مقابل هر خطری، در مقابل هر تهدیدی؛ این منطق در ایجاد بسیج عامل اصلی بود، امروز هم همین منطق وجود دارد و این منطق به‌روز است. امروز هم وجود بسیج لازم است ــ با تفصیلی که حالا وجود دارد و من مختصری عرض میکنم ــ برای دفاع همه‌جانبه‌ی مادّی و معنوی از هویّت ملّی، از امنیّت کشور، از منافع مردم. در این چهل و چند سال، کارنامه‌ی بسیج هم تأیید میکند درست بودن این هدف‌گیری را، نشان میدهد دقیق بودن این دوراندیشی و روشن‌بینی امام را. عزیزان من! یک مواقعی در این کشور پیش آمد که حضور بسیج برای کشور سرنوشت‌ساز شد؛ یک نمونه‌اش دفاع مقدّس. قطعاً اگر بسیج مردمی نبود، نتیجه‌ی دفاع مقدّس غیر از آن چیزی میشد که اتّفاق افتاد، چیز دیگری میشد. ماجرای دفاع مقدّس یک نمایش عظیم اقتدار مردمی این کشور در قالب بسیج است؛ در موارد دیگر هم اتّفاق افتاده که حالا نمیخواهیم تفصیل بدهیم.

نکته‌ی بعدی این است که امام درباره‌ی بسیج توصیف‌های گوناگونی دارند. دو توصیف را من انتخاب کردم که به شما عرض بکنم. یک جا امام میگوید که «بسیج لشکر مخلص خدا است»؛ لشکر مخلص خدا! روی کلمات دقّت کنید. یک جای دیگر امام میگوید «بسیج مدرسه‌ی عشق است». خب، این دو توصیف را کنار هم بگذاریم. «لشکر مخلص خدا» نشان میدهد که بسیج رزمنده است؛ لشکر برای رزم است، برای جنگ است. «رزمنده بودن» یعنی چه؟ یعنی هم قدرت مادّی و جسمانی داشتن، هم اراده و شجاعت روحی داشتن، هم تدبیر و ترفند جنگی بلد بودن. نمونه‌اش امیرالمؤمنین است؛ در مقابله‌ی با عمروبن‌عبدود، هم قدرت بدنی‌اش را نشان میدهد، هم شجاعت و نترسی‌اش را نشان میدهد، هم حیله‌ی جنگی‌اش را نشان میدهد؛ به عمروبن‌عبدود میگوید «من و تو میجنگیم، این‌ها چه کسانی هستند؟» تا برمیگردد، حضرت میزند او را؛ حیله‌ی جنگی است دیگر، تدبیر جنگی است. پس «رزمنده بودن» یعنی قدرت مادّی، قدرت روحی، قدرت فکری. بعد، «لشکر مخلص خدا»؛ یعنی چه؟ یعنی این ذخیره‌ی عظیمِ مغتنم، برای قدرت‌یابی شخصی نیست. لشکر‌های دنیا برای چه به کار میروند؟ در چه راهی قدم برمیدارند و میرزمند؟ بسیج میرزمد برای خدا، آن هم با اخلاص؛ به طور خالص متعلّق به خدا است. پس بنابراین، این رزمندگی بسیج است و جنبه‌ی قدرت‌نمایی را نشان میدهد، «اَشِدّاء» را نشان میدهد.

از آن طرف، مدرسه‌ی عشق است. بسیج عاشق است، دلباخته است، امّا این عشق یک عشقِ هرزه‌پوی بی‌جهتِ بدمسیر نیست؛ این عشق در ظرفیّت و قابلیّتِ یک مدرسه است. ظرف او یک ظرف جهت‌دار و منظّم است؛ یعنی چه؟ یعنی عشق به خدا، عشق به معنویّت، عشق به مردم، عشق به راه؛ در جهتی که دارد حرکت میکند، عاشقانه حرکت میکند؛ «مدرسه‌ی عشق» یعنی این. نمیگوید بسیج عاشق است، میگوید بسیج مدرسه‌ی عشق است؛ عشق را با جهت مشخّص تدریس میکند، تعلیم میدهد.

خب، این توصیف‌ها لفّاظی نبود، صرفاً ایده‌پردازی هم نبود؛ همه واقعیّت داشتنِ این‌ها را دیدند، هم در میدان رزم، هم در میدان محبّت. همه به چشم دیدیم بسیج چه کار میکند. در میدان رزم، ده‌ها هزار بسیجیِ مخلص و اغلب بی‌نام‌ونشان، کار‌های کارستان انجام دادند، کار‌های بزرگ انجام دادند، نقش‌های تعیین‌کننده آفریدند. عزیزان من! شما‌ها دوران جنگ را یادتان نیست، امّا آثار دوران جنگ بعضاً منتشر شده؛ این‌ها را بخوانید، ببینید چه کردند، چه جوری گذراندند، با چه نیّتی وارد شدند، با چه عزمی اقدام کردند، چه جوری رفتند؛ نقش‌های تعیین‌کننده آفریدند. البتّه قلّه‌هایی هم داشتند؛ قلّه‌ی بسیج سلیمانی است، صیّاد شیرازی است، همّت است، بابایی است؛ قلّه‌ی بسیج شیرودی است، شهید همدانی است و صد‌ها نفر امثال اینها، از این چهره‌هایی که یکی از این‌ها را انسان نمیتواند در مجموعه‌های مدوّنی که از وضع ملّتهای دنیا هست مشاهده کند؛ آن اخلاص، آن گذشت، آن شجاعت. این میدان رزم است؛ این را همه دیدند، این به چشم همه آمد. [در دفاع مقدّس]شما میتوانید رزم بسیجی را مشاهده کنید؛ آن‌هایی که [بودند]از نزدیک دیدند. بعد هم در میدان‌های بعدی؛ حالا شما دفاع مقدّس را ندیدید، امّا دفاع حرم را دیدید؛ میدان‌ها و صحنه‌های دیگر هم بود، دیدید، مشاهده کردید که بسیج چه میکند. در میدان محبّت، خدمات مردمی بسیج در همه‌ی صحنه‌ها؛ در صحنه‌ی سازندگی، در صحنه‌ی سلامت، در بلایای طبیعی، در صحنه‌ی علم و پژوهش. شهید فخری‌زاده ــ که سالگرد شهادت او است ــ یک بسیجی بود؛ مرحوم کاظمی آشتیانی یک بسیجی بود؛ در صحنه‌ی علم، این‌ها مرز‌های دانش را در کشور زیر و رو کردند؛ در میدان علم و دانش، بعضی‌هایشان از متوسّط مرز‌های جهانی هم عبور کردند. در میدان تبیین و بصیرت‌بخشی کار‌های مهمّی انجام گرفت. بنابراین، اینکه امام فرمود «لشکر مخلص خدا» و «مدرسه‌ی عشق»، در عرصه‌ی عمل، در روی زمین، نمونه‌هایش به طور واضح و آشکار دیده شد، همه دیدیم.

نکته‌ی سوّم: بسیج بیش از آنکه یک سازمان باشد، یک فرهنگ است، یک تفکّر است. بنابراین، همه‌ی کسانی که این فرهنگ را پذیرفته‌اند، در این راه حرکت کرده‌اند، این تفکّر را ممشای خودشان قرار داده‌اند، ولو داخل سازمان نباشند، بسیجی‌اند؛ و این یک جمع کثیری از ملّت ایران را شامل میشود، در حالی که در سازمان بسیج هم نه اسمشان هست، نه رسمشان هست. این فرهنگ چیست؟ فرهنگ بسیج مردمی بودن است، متعهّد بودن است، احساس مسئولیّت کردن است، در مقابل قضایای جاری کشور و مؤثّر در آینده‌ی کشور بی‌تفاوت نبودن است؛ فرهنگ بسیجی انقلابی بودن است، قدر انقلاب را دانستن و معنای انقلاب را دانستن است؛ فرهنگ بسیجی قانون‌گریز نبودن است، نظم‌ناپذیر نبودن است، هنجارشکن نبودن است؛ این‌ها فرهنگ بسیجی است. بسیجی ممکن است به یک مطلبی، به یک واقعیّتی، به یک شخصی معترض باشد؛ هیچ اشکالی ندارد، امّا هنجارشکنی نمیکند، با دشمن ــ قبلاً هم گفته‌ام ــ مخرج مشترک پیدا نمیکند.

فرهنگ بسیجی پرهیز از کار نمایشی و ویترینی است؛ کار‌های بی‌محتوایی که فقط برای نمایش دادن خوب است. [بسیجی]اگر چیزی هم داخل جعبه‌آینه و ویترین میگذارد، یک چیز بامعنا است، یک چیز باحقیقت است؛ آنچه نشان میدهد، پشتش یک معنایی وجود دارد، یک حقیقتی وجود دارد. [بسیجی]کار نمایشی نمیکند؛ همّت میگمارد به کار واقعی، به حرکت واقعی. نمیدانم توجّه کردید، دقّت کردید به این گزارشی که فرمانده محترم بسیج گفت؟ در این مطالبی که گفته شد، خیلی مطلب بود؛ این‌ها واقعیّت دارد، این‌ها کار واقعی است.

فرهنگ بسیجی ترحّم به ضعیف است، شدّت در مواجهه‌ی با ظالم است، خدمت به همه است؛ همه. آنجایی که سیل آمد، بسیجی تا زانو داخل گِل رفت و برای اینکه خانه‌ی سیل‌زده را پاک کند، تمیز کند، از صاحبخانه نپرسید شما اسمت چیست، دینت چیست، مذهبت چیست، قومیّتت چیست، سلیقه‌ی سیاسی‌ات چیست؛ [این‌ها را]نپرسید، رفت خدمت کرد؛ هر چه هست، هر که هست. این‌ها مهم است.

فرهنگ بسیجی دوری از کبر و غرور است؛ این فرهنگ بسیجی است. انسانها، به حسب موقعیّت، گاهی یک آبرویی پیدا میکنند، یک شخصیّتی پیدا میکنند. اینکه ما به خودمان نگاه کنیم ببینیم به ما احترام میکنند، برای ما شعار میدهند، ما را جلو می‌اندازند، از ما تعریف میکنند، [لذا]به خودمان مغرور بشویم، کبر بورزیم، خودمان را برتر و بالاتر بدانیم، این ضدّ فرهنگ بسیجی است. امام سجّاد در صحیفه‌ی سجّادیّه در دعای مکارم الاخلاق این را به ما یاد میدهد: لا تَرفَعنی فِی النّاسِ دَرَجَهً اِلّا حَطَطتَنی عِندَ نَفسی؛ هر مقداری که در بین مردم قدّتان بلند شد، پیش خودتان کوچک بشوید، در نفْس خودتان دچار غرور نشوید.

فرهنگ بسیجی دوری از طلبکاری است؛ اینکه ما از انقلاب و از کشور و از دولت و از مردم و از همسایه و از دوست و آشنا و از همه طلبکار باشیم، خودمان را بدهکار ندانیم، فرهنگ بسیجی نیست. بسیجی طلبکار نیست؛ خود را موظّف میداند، تکلیف‌گرا است، دنبال اداء وظیفه است. بسیجی از توانایی‌های سازمانی به نفع خودش استفاده نمیکند. آن که در سازمان بسیج هست، این توانایی‌ای که سازمان به او میدهد یک امانت است در دست او؛ این امانت را با کمال عفّت حفظ میکند، امین است.

این‌ها درس‌هایی است برای ما. امام که میگفت من افتخار میکنم که یک بسیجی‌ام، همه‌ی این خصوصیّات را داشت. این چیز‌هایی که من الان گفتم، در وجود امام مجسّم بود: همیشه خود را بدهکار میدانست، همیشه خود را ضعیف میدانست، همیشه مردم را از خودش بالاتر میدانست؛ همین جوان‌هایی که می‌آمدند دستش را میبوسیدند، اشک میریختند، امام این‌ها را از خودش بالاتر میدانست؛ تا آنجایی که ما شناختیم امام را و ما از نزدیک دیدیم امام را، عمر امام لحظه‌ای در راه خدمت به شخصیّت خود، عنوان خود، مرجعیّت خود، ریاست خود مصرف نشد.

نکته‌ی بعدی که نکته‌ی چهارم است و خیلی هم مهم است، جنبه‌ی فراملّی و فرامرزی بسیج است؛ این هم در بیان امام هست. ملاحظه کرده‌اید که امام تعبیر میکند به «هسته‌های مقاومت جهانی»؛ این همان بسیج است؛ بسیج ما نیست، بسیج خودشان است، امّا همان فرهنگ است. این تشکیل هسته‌های مقاومت جهانی تحقّق پیدا کرد؛ یعنی الان شما نمونه‌هایش را در منطقه‌ی خودمان دارید مشاهده میکنید. حالا «باش تا صبح دولتش بدمد / کاین هنوز از نتایج سحر است».در منطقه شما ملاحظه میکنید همان هسته‌های مقاومتی که امام خبرش را داده بود، بشارتش را داده بود، امروز در حال تعیین سرنوشت این منطقه‌اند؛ سرنوشت این منطقه‌ی ما را هسته‌های مقاومت دارد تعیین میکند؛ یک نمونه‌اش همین «طوفان‌الاقصیٰ» است که حالا عرض خواهم کرد.

چند سال پیش، در قضیّه‌ی لبنان، آمریکایی‌ها گفتند که دنبال تشکیل خاورمیانه‌ی جدیدند. «خاورمیانه» یعنی همین غرب آسیا. غربی‌ها، اروپایی‌ها و دنباله‌روهایشان دوست دارند همه چیز را نسبت به اروپا بسنجند: آنچه نزدیک به اروپا است خاور نزدیک است، آنچه وسط است خاور میانه است، آنچه دور از اروپا است خاور دور است؛ یعنی محور سنجش، اروپا است. از آن غلط‌هایی است که این‌ها کرده‌اند، دیگران هم یاد گرفته‌اند و به زبانشان می‌آید. [«خاورمیانه» یعنی]غرب آسیا. گفتند میخواهند به این منطقه ــ که اسمش را گذاشته‌اند «خاورمیانه» ــ یک نقشه‌ی جدیدی بدهند؛ «خاورمیانه‌ی جدید» یعنی [اینها]یک نقشه‌ی جغرافیای سیاسی نویی بدهند؛ بر چه اساسی؟ بر اساس تأمین نیاز‌ها و منافع نامشروع آمریکا. البتّه آنچه آن‌ها میخواستند و دنبالش بودند اتّفاق نیفتاد. آن‌ها خواستند «حزب‌اللّه» را نابود کنند؛ در نقشه‌ی جدیدی که داشتند، یکی از اهدافشان این بود: نابودی «حزب‌اللّه». بعد از جنگ سی‌وسه‌روزه، «حزب‌اللّه» ده برابر قوی‌تر شد. حالا من که میگویم «ده برابر»، چون احتیاط میکنم؛ ولی بیش از این‌ها قوی‌تر شد. آن‌ها خواستند عراق را ببلعند، نتوانستند. ماجرای عراق ماجرای عجیبی است. تصمیم آمریکایی‌ها این بود که حکومت آمریکایی در عراق بر سر کار بگذارند؛ یک ژنرال آمریکایی را در رأس کار گذاشتند، بعد که دیدند با ژنرال آمریکایی کار پیش نمیرود، او را گذاشتند کنار، یک غیر نظامی آمریکایی را بر سر کار آوردند که این رئیس عراق باشد؛ رئیس‌جمهور یا سلطان عراق به عنوان یک کشور، یک آمریکایی باشد! بعد دیدند نمیشود، یک عراقی وابسته‌ی به خودشان را گذاشتند؛ آن هم نشد و پیش نرفت، تا امروز. امروز هسته‌های مقاومت در عراق، در قضیّه‌ی فلسطین وارد میشوند و دولت عراق با قدرت موضع میگیرد؛ یعنی آن چیزی که آمریکایی‌ها اسمش را گذاشته بودند «خاورمیانه‌ی جدید»، ۱۸۰ درجه با این چیزی که امروز هست تفاوت دارد. آن‌ها میخواستند عراق را یکجا ببلعند و نتوانستند، نشد. آن‌ها میخواستند سوریه را قبضه کنند، عوامل نیابتی خودشان را به اسم «داعش» و «جبههالنّصره» و از این حرف‌ها انداختند به جان دولت سوریه، حدود ده سال هم مدام تزریق کردند، پشتیبانی کردند، پول دادند، امکانات دادند، نشد.

ناکام شدند؛ [در تحقّق]خاورمیانه‌ی جدیدی که آن‌ها میخواستند درست کنند، بکلّی ناکام شدند. یکی از اجزای آن خاورمیانه این بود که مسئله‌ی فلسطین را به نفع رژیم غاصب تمام کنند تا اصلاً چیزی به نام فلسطین دیگر باقی نماند؛ همان [طرحِ]دودولتیِ خائنانه‌ای را هم که قبلاً تصویب کرده بودند، زیرش زدند؛ نتوانستند، نشد. حالا شما امروز ببینید موقعیّت فلسطین با بیست سال پیش چقدر تفاوت کرده! بیست سال پیش فلسطین چه بود، امروز چیست؛ حماس بیست سال پیش چه بود، امروز چیست. بله، جغرافیای سیاسی منطقه در حال دگرگونی اساسی است، امّا نه به نفع آمریکا، [بلکه]به نفع جبهه‌ی مقاومت. بله، نقشه‌ی جغرافیای سیاسی غرب آسیا عوض شد، امّا به نفع مقاومت؛ مقاومت پیروز شد. امام درست فهمیده بود، درست تشخیص داده بود. هسته‌های مقاومت توانسته‌اند جهت حرکت را به نفع خودشان تغییر بدهند و عوض کنند.

این نقشه‌ی جدید خصوصیّاتی دارد؛ من بعضی از خصوصیّاتش را به شما میگویم. این نقشه‌ی جدیدی که بر این منطقه دارد بتدریج حاکمیّت پیدا میکند، چند خصوصیّت دارد. خصوصیّت اوّلش آمریکازدایی است. «آمریکازدایی» یعنی چه؟ یعنی نفی سلطه‌ی آمریکا بر منطقه. معنایش قطع رابطه‌ی سیاسی با آمریکا نیست؛ نه اینکه حالا ما توقّع داشته باشیم یا تصوّر کنیم که دولت‌های منطقه [با آمریکا]قطع رابطه‌ی سیاسی کنند؛ نه، رابطه‌ی سیاسی و اقتصادی با همه دارند، با آمریکا هم دارند، داشته باشند؛ امّا دیگر سلطه‌ی آمریکا روزبه‌روز رو به ضعف است؛ آنچه آمریکا در فلان کشور میخواست تحقّق پیدا کند ــ در نفت، در سلاح، در ارتباطات گوناگون ــ دیگر بتدریج دارد زایل میشود؛ مقدار زیادی زایل شده، بیشتر از این هم زایل خواهد شد. یک سیاستی را آمریکا از سال‌ها پیش دنبال میکرد که همان سیاست سلطه‌ی بر منطقه بود، وسیله‌ی عمده‌ی این سیاست هم حمایت از رژیم صهیونیستی بود؛ هرچه بتواند او را قوی کند، دست‌وبال او را باز کند، دیگران را تشویق کند به اینکه با او ارتباط برقرار کنند. البتّه این سیاست قدیمی است، مال ده‌ها سال پیش است؛ از یکی دو دهه پیش، این سیاست را تشدید کردند، رفتند سراغ افغانستان، رفتند سراغ عراق و با اشغال این‌ها میخواستند تسلّط پیدا کنند، [امّا]نتوانستند. امروز سیاست و جهت‌گیری در این منطقه آمریکازدایی است. یکی از نشانه‌های واضح و بارزی که امروز جلوی چشم‌ها است، همین طوفان اقصیٰ است. بله، این طوفان‌الاقصیٰ علیه رژیم صهیونیستی است، امّا آمریکازدایی است؛ این حادثه‌ی تاریخ‌ساز. به معنای واقعی کلمه، حادثه‌ی طوفان‌الاقصیٰ یک حادثه‌ی تاریخ‌ساز بود؛ توانست جدول سیاست‌های آمریکا در این منطقه را به هم بریزد و ان‌شاءاللّه [اگر]این طوفان ادامه پیدا بکند، جدول سیاست آمریکا در منطقه را محو خواهد کرد. پس یک خصوصیّتِ تغییرِ نقشه‌ی جغرافیای سیاسیِ منطقه این بود که آمریکازدایی شروع شده؛ بعضی از کشور‌هایی که صد درصد تابع سیاست آمریکا بودند، شروع کرده‌اند به زاویه پیدا کردن با آمریکا ــ که می‌بینید دیگر و می‌شنوید ــ و این ادامه پیدا خواهد کرد.

یک خصوصیّت دیگر این است که در این منطقه، دوگانه‌های جعلی و تحمیلی درست کرده بودند؛ این دوگانه‌ها به هم ریخت. دوگانه‌ی عرب و غیر عرب، دوگانه‌ی شیعه و سنّی؛ افسانه‌ی هلال شیعی ــ خطر شیوع شیعه در منطقه ــ یک حرف بی‌ربطی بود که مطرح کردند؛ این‌ها همه به هم ریخت. در این قضیّه‌ی طوفان‌الاقصیٰ و قبل از طوفان‌الاقصیٰ، بیشترین کمک را به فلسطینی‌ها چه کسی کرد؟ شیعه‌ها کردند؛ شیعه‌ی لبنان، شیعه‌ی عراق، شیعه‌ی عرب، شیعه‌ی غیر عرب. این دوگانه‌ها به هم ریخت و به جای این دوگانه‌های تحمیلی، یک دوگانه‌ی جدیدی بر منطقه حاکم شده: دوگانه‌ی مقاومت و تسلیم؛ امروز در این منطقه این دوگانه مطرح است. «مقاومت» یعنی چه؟ «مقاومت» یعنی تسلیم نبودن در مقابل زورگویی و زیاده‌خواهی و دخالت‌های آمریکا؛ این مقاومت است. حالا بعضی‌ها صد درصد مقاومت میکنند، بعضی‌ها هشتاد درصد، بعضی پنجاه درصد؛ بالاخره جریان و حرکت مقاومت، امروز در منطقه یک جریان واضحی است، و نقطه‌ی مقابلش «تسلیم» است که خفّت‌بار است، ذلیل‌کننده‌ی ملّتها و دولت‌ها است.

یک خصوصیّت دیگری که این نقشه‌ی جدید منطقه‌ی ما دارد، حلّ مسئله‌ی فلسطین است. به توفیق الهی، مسئله‌ی فلسطین به سمت حل [شدن]دارد حرکت میکند. «حلّ مسئله‌ی فلسطین» یعنی چه؟ یعنی تشکیل حاکمیّت فلسطینی در همه‌ی سرزمین [فلسطین]. ما طرحمان را مطرح کرده‌ایم: طرح همه‌پرسی از فلسطینی‌ها. البتّه آن‌هایی که اشغالگرند حقّی ندارند، امّا خود فلسطینی‌ها، چه در سرزمین فلسطین، چه در کشور‌های همسایه‌ی فلسطین داخل اردوگاه‌ها، چه در جا‌های دیگر، هر جا هستند ــ چندین میلیون فلسطینی هستند ــ این‌ها میتوانند نظر بدهند. [همه‌پرسی]یک منطق دنیاپسند و قابل قبول و متمدّنانه برای اداره‌ی فلسطین است. حالا بعضی‌ها میگویند «خب این [چیزی را]که شما مطرح میکنید رژیم صهیونیستی قبول نمیکند و زیر بار نمیرود»؛ خب بله، میدانیم زیر بار نمیرود، امّا زیر بار رفتن او در اختیار خودش نیست، دست خودش نیست؛ گاهی یک چیزی را یک دولتی، یک کشوری دوست ندارد، امّا به او تحمیل میشود، ناچار میشود. اگر این قضیّه دنبال بشود ــ که ان‌شاء‌اللّه دنبال هم خواهد شد ــ اگر همین هسته‌های مقاومت اراده‌ی خودشان را، عزم راسخ خودشان را، خواست خودشان را به طور جدّی دنبال کنند، این تحقّق پیدا خواهد کرد؛ در این تردیدی نیست. پس بنابراین، حلّ مسئله‌ی فلسطین هم یکی از خصوصیّاتی است که این غرب آسیای جدید ان‌شاء‌اللّه به خود خواهد دید. بعضی از این سخنگویان دنیا راجع به نظرات جمهوری اسلامی درباره‌ی منطقه که صحبت میکنند، بدروغ میگویند که «ایران میگوید بایستی یهودی‌ها را یا صهیونیست‌ها را به دریا بریزند»؛ نه، این حرف را قبل‌ها دیگران یا کسانی از عرب‌ها گفتند؛ ما هیچ وقت نگفتیم این را؛ ما کسی را به دریا نمیریزیم. ما میگوییم نظر، نظر مردم است؛ آن دولتی که با آراء مردم فلسطین تشکیل شد، درباره‌ی مردمی که آنجا هستند و از کشور‌های دیگر آمده‌اند تصمیم‌گیری خواهد کرد؛ ممکن است به همه‌ی آن‌ها بگوید در فلسطین بمانید ــ کمااینکه در بعضی از کشور‌های آفریقا که بنده زمان ریاست جمهوری رفتم آنجا، [مردم]مبارزه کردند و پیروز شدند؛ انگلیسی‌ها آنجا حاکم بودند، بومی‌ها توانستند انگلیسی‌ها را مغلوب کنند، امّا همان انگلیسی‌ها را در کشور خودشان نگه داشتند؛ مصلحت دانستند نگه داشتند، این‌ها هم ممکن است نگه دارند ــ ممکن هم هست بگویند نه، بعضی بروند یا همه بروند؛ اختیار با آن‌ها است؛ ما هیچ وقت در این زمینه نظری نداریم. خب، حالا این راجع به این مسئله.

یک کلمه [راجع به طوفان‌الاقصیٰ]عرض بکنم؛ این طوفان‌الاقصیٰ، این حادثه‌ی مهم و بی‌نظیری که اتّفاق افتاد، هدف‌ها را نزدیک کرد، راه را به سمت این هدف‌ها نزدیک کرد، سهل کرد، کار بزرگی انجام گرفت. رژیم صهیونیستی که اعصابش تکّه‌پاره شده بود، خواست با بمباران بیمارستان و مدرسه و جمعیّت‌های مردمی و کشتن کودکان، این طوفان را خاموش کند، نتوانست و نخواهد توانست؛ این طوفان با این جنایت‌ها از بین نمیرود. در روزنامه‌ها و مطبوعات و مانند این‌ها دارید میخوانید، بنده تکرار نمیکنم؛ رژیم صهیونیستی به هیچ کدام از اهداف خودش نرسید، از روی عصبی بودن و عصبانیّت افتاد به جان مردم که آن هم فایده‌ای نکرده و نخواهد کرد، بلکه بیشتر بی‌آبرویی برایشان به وجود آورد.

این حرکت وحشیانه‌ای که رژیم صهیونیستی انجام داد، این حرکت بی‌رحمانه‌ای که انجام داد، نه فقط آبروی خود رژیم صهیونیستی را برد، آبروی آمریکا را هم برد؛ آبروی آمریکا را برد، آبروی تعدادی از این کشور‌های معروف اروپایی را برد، بلکه آبروی تمدّن و فرهنگ غرب را برد. فرهنگ غرب و تمدّن غرب همان تمدّنی است که وقتی با بمب فسفری میزنند و پنج هزار کودک را شهید میکنند، رئیس فلان کشور می‌ایستد میگوید که اسرائیل دارد از خودش دفاع میکند! این دفاع از خود است؟ فرهنگ غرب این است؛ در این قضیّه فرهنگ غرب بی‌آبرو شد. این فجایعی که در این نزدیکِ پنجاه روز اتّفاق افتاد، فشرده‌ی جنایاتی است که ۷۵ سال است رژیم صهیونیستی دارد در فلسطین انجام میدهد؛ حالا الان فشرده‌اش کرد، وَالّا در طول این سال‌ها همیشه همین‌جور کار‌ها را کرده: مردم را بکشد، از خانه‌هایشان بیرون کند، خانه‌ها را ویران کنند. همین شهرک‌هایی که ساخته‌اند، کجا ساخته شده؟ شهرک‌های صهیونیستی کجا ساخته شده؟ خانه‌های مردم را خراب کردند، مزرعه‌ی فلسطینی را نابود کردند، شهرک صهیونیستی ساختند. اگر کسی ایستاده، او را کشته‌اند؛ اگر بچّه بوده، بچّه را کشته‌اند، زن را کشته‌اند؛ این کاری است که ۷۵ سال است دارند انجام میدهند. به نظر ما طوفان اقصیٰ خاموش‌شدنی نیست ان‌شاءاللّه، و بدانند که به حول و قوّه‌ی الهی این وضع هم ادامه پیدا نخواهد کرد.

خب، عرایض من تمام شد، [امّا]میخواهم چند توصیه به بسیج بکنم. این توصیه‌ها، هم به سازمان بسیج است، هم بعضی از این‌ها به یکایک افراد بسیج است. توصیه‌ی اوّل: بصیرت‌افزایی کنید؛ هم در خودتان، هم در دیگران. بصیرت مسئله‌ی مهمّی است.

توصیه‌ی بعدی: ابتکار عمل را در قضایای مهم، شما به دست بگیرید؛ در زمین دشمن بازی نکنید. اگر بصیرت داشته باشیم، میفهمیم که در این قضیّه نقشه‌ی دشمن چیست، طبق نقشه‌ی دشمن حرکت نمیکنیم؛ به تعبیر رایج، در زمین دشمن بازی نمیکنیم.

توصیه‌ی بعدی: امید به آینده را هرگز از دست ندهید، وسوسه‌ها در شما اثر نکند. دلیل واضح بر اینکه جوانِ امروز باید همیشه امیدوار باشد این است که کشورش در طول چهل و چند سال، همیشه تحریم بوده، همیشه در محاصره‌ی اقتصادی بوده، این‌همه پیشرفت کرده. نه فقط [در بخش]تسلیحات ــ که تلویزیونی شد و همه دیدند ــ [بلکه]در بخش‌های گوناگون کشور، در خدمات، در ایجاد امکانات رفاهی برای بخش‌های مختلف مردم، در ارتباطات و اتّصالات، در علم، در فنّاوری، در تولید، پیشرفت‌های فوق‌العاده‌ای انجام گرفته؛ این پیشرفت‌ها در حالی است که دشمن به خیال خودش همه‌ی در‌های پیشرفت را روی ما بسته بود؛ تجارت ممنوع، صادرات ممنوع، واردات بسیاری از چیز‌ها ممنوع؛ در این شرایط، کشور پیش رفته. خب در این کشوری که این‌جور پیشرفت میکند، جایی برای ناامیدی وجود دارد؟ شما میتوانید همه کاری بکنید. صد برابرِ آنچه تا حالا پیش رفته‌ایم، شما‌ها میتوانید پیش بروید، اگر در میدان باشید، اگر تلاش کنید، اگر کار کنید که میکنید.

توصیه‌ی بعدی: از غرور بپرهیزید؛ همان‌طور که عرض کردم، مغرور نشوید. اینکه «ما این‌قدر خوبیم، این‌قدر عزیزیم، این‌قدر بسیجی هستیم، این‌قدر تعریفمان را میکنند، امام این‌جوری گفته، دیگران این‌جوری گفتند»، شما را مغرور نکند. خدا را شکر کنید که توفیق پیدا کردید، خدا به شما توفیق داده که بسیجی باشید. خدا را شکر کنید، از خدا بخواهید که این نعمت را از شما نگیرد.

توصیه‌ی بعدی: هرگز احساس عجز و ناتوانی از کار‌های بزرگ نکنید. اگر ما در مقابل یک کاری قرار بگیریم که نمیتوانیم انجامش بدهیم، اگر همّت داشته باشیم، صبر داشته باشیم، تلاش داشته باشیم، قطعاً علاج خواهد شد و این کار انجام خواهد گرفت. در مقابل کار‌هایی که علی‌العجاله نگاه میکنیم می‌بینیم نمیشود انجام داد، علاج همین است که همّت بکنیم، صبرِ لازم را داشته باشیم، شتاب‌زده نشویم و تلاش هم بکنیم. مطمئنّاً هر کار بزرگی را میتوانیم انجام بدهیم. هرگز احساس عجز نکنید.

توصیه‌ی بعدی: [همان‌طور که]قبلاً هم عرض کردیم، از کار‌های نمایشی و ویترینیِ بدون محتوا پرهیز کنید. بله، داخل جعبه‌آینه و ویترین چیز‌هایی میشود گذاشت، عیبی هم ندارد، گاهی لازم هم هست، امّا آن وقتی که یک چیز بامعنایی باشد.

توصیه‌ی بعدی: این صفتی و سِمتی که به شما داده‌اند ــ یعنی صفت بسیجی، سِمت بسیجی ــ امانت خدا نزد شما است؛ این امانت را قدر بدانید، امین باشید، این امانت را خوب حفظ کنید.

توصیه‌ی بعدی: از دوقطبی‌های کاذب بپرهیزید. در کشور مدام دوقطبی درست میکنند: طرف‌دار زید، طرف‌دار عمرو؛ طرف‌دار فلان فکر، طرف‌دار [فلان]؛ این حرف‌ها چیست! آن کسانی که مبانی شما را، اصول شما را، دین شما را، انقلاب شما را، ولایت فقیه را، این چیز‌ها را قبول دارند، برادر شما هستند، حالا گیرم یک اختلاف‌سلیقه‌ای هم با شما داشته باشند. یکی از چیز‌هایی که انسان واقعاً باید از آن شِکوه کند و گله کند، بعضی از اظهارات در این فضای مجازی است؛ سر یک چیز بیخود، این به آن میپرد، آن به این میپرد! پرهیز کنید؛ شما که بسیجی هستید [این کار را]نکنید.

آخرین توصیه: در کنار نیرو‌های عملیّاتی، نیرو‌های طرّاح را هم جذب کنید. تدبیر، فکر، طرّاحی، جلوتر از شجاعت و مردانگی مورد نیاز و احتیاج است. با تدبیر حرکت بکنید.
آخرین عرض بنده هم این است که به خدای متعال توکّل کنید: وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُه. خداوند ان‌شاءاللّه همه‌ی شما را محفوظ بدارد.